خانه » مقالات » تقابل چین و آمریکا: جادۀ ابریشم دیجیتال و طرح «مارشال دیجیتال»
تقابل چین و آمریکا: جادۀ ابریشم دیجیتال و طرح «مارشال دیجیتال»
چهار شنبه, ۵ شهریور ۱۴۰۱
زمان تقریبی مطالعه ۲۷ دقیقه
دولت چین در سال 2015 «جاده ابریشم دیجیتال» را به عنوان بخشی از اهداف ابتکار «یک کمربند، یک راه» و برای ایجاد اتصالات پایه‌‌ریزی کرد. این جاده، بخش فناورانه ابتکار «یک کمربند، یک راه» است. طرح «جاده ابریشم دیجیتال» برای چین صرفاً یک پروژه زیرساختیِ ساده محسوب نمیشود؛ بلکه چین آن را راه حلی برای کمرنگ کردنِ نظم دیجیتالیِ آمریکامحور در آسیا و جهان و تبدیل آن به نظم دیجیتالی چین محور می داند. هدف چین از این ابتکار، ارتقای نوآوری و تولید و قابلیت های مبادلات فناوری‌‌های داخلیِ چین است.

دولت چین در سال 2015 «جادۀ ابریشم دیجیتال[۱]» را بهعنوان بخشی از اهداف ابتکار «یک کمربند، یک راه[۲]» و برای ایجاد اتصالات پایه‌‌ریزی کرد.[۳] این جاده، بخش فناورانۀ ابتکار «یک کمربند، یک راه» است.
طرح «جادۀ ابریشم دیجیتال» برای چین صرفاً یک پروژۀ زیرساختیِ ساده محسوب نمیشود؛ بلکه چین آن را راهحلی برای کمرنگکردنِ نظم دیجیتالیِ آمریکامحور در آسیا و جهان و تبدیل آن به نظم دیجیتالی چینمحور میداند. هدف چین از این ابتکار، ارتقای نوآوری و تولید و قابلیتهای مبادلات فناوری‌‌های داخلیِ چین است. این موضوع بهنوبۀ خود، بخشی از چشم‌‌انداز کلّی دولت چین برای برتری در حوزۀ فناوری و استقلالِ بیشتر در نظم دیجیتال جهانی است.[۴] جادۀ ابریشمِ دیجیتال نمایانگرِ تمایل دولت چین برای تبدیلشدن به یک ابرقدرت ازطریق سرمایه‌‌گذاری برظرفیتهای فناوری‌‌های موجود و نوظهور است. چین رویکردی دوجانبه برای دستیابی به این هدف انتخاب کرده است:

  1. افزایش ظرفیت فناورانه و درعینحال، کاهش وابستگی به بازیگران خارجی؛
  2. پیوندِ جهان به چین و فناوریهای چینی.[۵]

بهمنظور دستیابی به این اهداف، پروژۀ جادۀ ابریشم دیجیتال بر بهبود اتصال ارتباطات بینالمللی تمرکز دارد: «اتصال دیجیتال» در داخل چین و با کشورهای شرکتکننده در ابتکار «یک کمربند، یک راه». این پروژه برای تقویت اعتبار بینالمللیِ چین و ارتقای قدرت اقتصادی و قابلیتهای سیاسی و نظامی آن برنامهریزی شده است؛ ازاینرو، چین نیازمند خودمختاری و استقلال در حوزۀ فناوری است. هدف کلیدیِ جادۀ ابریشم دیجیتال، پشتیبانی و تثبیت چین بهعنوان «ابرقدرت» در حوزۀ فناوری‌‌هاست. پروژۀ جادۀ ابریشم دیجیتال به چندین روش به این موضوع کمک می‌‌کند؛ ازجمله:

  • پشتیبانی از چین برای تبدیلشدن به رهبری جهانی در ارائۀ زیرساخت‌‌های اتصالات دیجیتالی؛
  • ایجاد زیرساخت اتصالاتِ دیجیتالیِ آسیایی و جهانی با محوریت چین؛
  • تسهیلِ گسترش جهانی شرکت‌‌های فناوری چینی؛
  • توانمندسازیِ پکن در زمینۀ تعیین استانداردهای جهانیِ فناوری و همچنین هنجارهای سایبری؛
  • گسترش تجارت الکترونیک و فناوری مالیِ چینمحور؛
  • توانمندسازی پکن در زمینۀ تأثیرگذاری بر گفتمان جهانی دربارۀ چین؛
  • توانمندسازی کسبوکارها و مقامات چینی در زمینۀ دسترسی به مجموعه‌‌های بزرگی از داده‌‌های خارجی.[۶]

بنابراین، در گام نخست، دولت چین بهدنبال همکاری‌‌های نزدیک با محافل صنعتی و شرکت‌‌ها بهمنظور ارتقای استانداردهای چینی است. این موضوع در اینترنت نسل سوم[۷] و نسل چهارم[۸] آشکار است. در این زمینه، دولت چین بر شناساییِ استانداردهای متقابل، امضای توافقنامههای دوجانبه در زمینۀ همکاری استانداردها، ترجمۀ استانداردهای چینی به زبانهای خارجی و اولویتبندی بهمنظور ارتقای استانداردها در کشورهای مشارکت‌‌کننده در ابتکار «یک کمربند، یک راه» متمرکز شده است.[۹]
شرکتهای چینی استانداردهایِ فنی خود را در بسیاری از پروژههای زیرساختیِ «یک کمربند، یک راه»، اعمال کردهاند؛ ازجمله در حوزۀ فناوری‌‌های اطلاعاتی و ارتباطی، که بسیاری از استانداردهای دیجیتال را در ارتباطات بیسیم و مراکز داده و رایانش ابری و شهرهای هوشمند به هم متصل میکند. از سوی دیگر، ابتکارها و سیاستهای عمدۀ دولت چین، شرکتهای چینی را تشویق کرده تا از استانداردهای تکنولوژیکی خود استفاده کنند.[۱۰] درواقع، دولت چین توانسته ازطریق همکاری با این شرکت‌‌ها و بازکردن بازارهای جدید برای غولهای فناوری خود، مانند «علی‌‌بابا»،[۱۱] «زد.تی.ای[۱۲]»، «تنسنت[۱۳]» و «هوآوی[۱۴]»، ارتباط دیجیتالیِ جهان با چین را بیشازپیش تقویت کند و گسترش دهد.[۱۵] مثال دیگر، مشارکت فعال «چاینا تلکام[۱۶]» در سیستم کابلیِ زمینیِ اینترنت جادۀ ابریشم ترانزیت[۱۷] در اروپا و آسیاست. نمونۀ دیگر، فعالیت شرکت چینی هوآوی در ساخت کابل نوریِ فرامرزی «کابل اکسپرس پاکستان و آفریقای شرقی» است. این در حالی است که شرکتهای دیگری، مانند شرکت مخابراتی «چاینا یونیکام[۱۸]» و «چاینا موبیال[۱۹]»، برای آمادهسازی خود بهمنظور مشارکت در جادۀ ابریشم دیجیتال اقداماتی انجام دادهاند.[۲۰]
این پروژۀ دیجیتالی به غولهای فناوری چینی و بازیگران کوچکتر این حوزه کمک میکند تا فروش و دانش محلی و زیرساخت (دیجیتال) خود را افزایش دهند و در بازارهای خارج از چین (اغلب با کمک دولت چین) جایگاهی به دست آورند.[۲۱] این موضوع موجب افزایش رقابت‌‌پذیری شرکت‌‌های چینی، پیشرفت اقتصاد چین و نفوذ جهانیِ چین می‌‌شود؛ زیرا جادۀ ابریشم دیجیتال میتواند پیشنهادهای شرکت‌‌های چینی برای تضمین موقعیتی با نفوذ بلندمدت در صنعت جهانی مخابرات را افزایش دهد. انجام موفقیتآمیز این امر می‌‌تواند منجر به افزایش نفوذ چین در تعیین استانداردها[۲۲] و هنجارسازی و سهم‌‌خواهی چین در حوزۀ حاکمیت فضای سایبری شود.
بر همین اساس، پکن میکوشد با کمک شرکت‌‌های فناوری چینی، پنج بُعد اصلی جادۀ ابریشم دیجیتال را در بخش‌‌های گوناگونی گسترش دهد.[۲۳]

پنج بُعد اصلی جادۀ ابریشم دیجیتال


دولت‌‌های مشارکت‌‌کننده در طرح جادۀ ابریشم دیجیتال

زمانی که جادۀ ابریشم دیجیتال یکی از اولویتهای ابتکار «یک کمربند، یک راه» تعریف شد، اپراتورهای چینی و شرکتهای مخابراتی، برای ترویج استانداردهای چینی در مناطق اولویتدارِ ابتکارِ «یک کمربند، یک راه» کوشیدند؛ مانند آسیای جنوب شرقی، آسیای مرکزی، آفریقا، خاورمیانه و اروپای شرقی. بااینحال، این رویکرد چین پس از اولویتبندی جادۀ ابریشم دیجیتال در سالهای 2017-2018 جدی‌‌تر پیگیری شد. [۲۴] مثلاً، یکی از مؤلفه‌‌های ضروریِ تحقق جادۀ ابریشم دیجیتال، ساخت زیرساخت‌‌های فیزیکی مانند گذاشتن یک شبکۀ کابل نوریِ فرامرزی است. زیرساختِ فیزیکیِ اینچنینی، بخش کلیدی ارتباطات از راه دور است و برای عملکرد اینترنتْ حیاتی است.
کابل‌‌ها را می‌‌توان در کنار سایر اشکالِ زیرساخت فیزیکی، مانند راهآهن، گذاشت. به همین دلیل، اتصال دیجیتال چین با سایر مناطق، مانند اوراسیا و آفریقا، می‌‌تواند از زیرساخت‌‌های حملونقلی بهره‌‌مند شود که چین قصد دارد ازطریق ابتکار «یک کمربند، یک راه» در آن مناطق ایجاد کند.[۲۵] همچنین پیشبینی میشود بیش از نیمی از رشد جمعیت جهان تا سال 2050 در آفریقا باشد؛ جایی که شرکت چینی هوآوی 70درصد از زیرساختهای شبکۀ «4جی» را ساخته است.
کابل زیردریاییِ چین که پاکستان و جیبوتی را به هم متصل میکند، به کوتاهترین پیوند اینترنتی بین آسیا و آفریقا تبدیل شده است؛ دو منطقهای که پهنای باند بینالمللیشان در سالهای اخیر بهسرعت درحال رشد بوده است. چین حتی خود را بهعنوان گره مرکزیِ بین نیجریه و بلاروس معرفی کرده است که صاحب ماهواره‌‌های چینیاند و با تشویق پکن، بهمنظور ارائۀ خدمات پشتیبانی برای یکدیگر، قراردادی امضا کردهاند.[۲۶]
از کشورهایی که دربارۀ جادۀ ابریشم دیجیتال با چین تفاهمنامۀ ویژه امضا کرده‌‌اند می‌‌توان به مصر، ترکیه، بنگلادش، لائوس، کرۀ جنوبی، قزاقستان، جمهوری چک، صربستان، هلند، مجارستان، استونی، انگلستان، کوبا، پرو، عربستان سعودی و امارات اشاره کرد.[۲۷] نقشۀ زیر، کشورهای مشارکت‌‌کننده در طرح جادۀ ابریشم دیجیتالِ چین را نمایش می‌‌دهد.[۲۸]

کشورهای مشارکت‌‌کننده در طرح جادۀ ابریشم دیجیتال چین

نکتۀ حائز اهمیت این است که اگر چین به اپراتور اصلی شبکه در جهان تبدیل شود و سهمی در حاکمیت فضای سایبری به دست آورد، سود تجاری و راهبردی بسیاری به دست خواهد آورد. این امر موجب می‌‌شود چین بتواند جریانهای جهانی دادهها و امور مالی و ارتباطات را برای بازتاب منافع خود تغییر دهد. همچنین چین می‌‌تواند با ایزولهشدن از تحریم‌‌ها و جاسوسیِ ایالات متحده، درک بینظیری از تحرکات بازار و مشورت رقبای خارجی و زندگی افراد بی‌‌شمارِ فعال در شبکههایش داشته باشد.

طرح «مارشال دیجیتال»

ازطریق جادۀ ابریشم دیجیتال، درحال حرکت بهسوی مرکز شبکههای اطلاعاتی جهانی است. درست در زمانی که اطلاعات هرگز به این اندازه ارزشمند نبوده است.[۲۹] پروژۀ دیجیتالیِ جادۀ ابریشم، بخشی از تلاش دولت چین با طراحی استادانه برای تسلط بر فناوری بازارهای نوظهور است که منجر به تغییر ژئوپلیتیک فناوری‌‌ها از سال 2015 شده است. چین در تلاش است از پروژۀ جادۀ ابریشم دیجیتال بهمنظور متزلزلکردنِ سلطۀ فناورانۀ آمریکا و جایگزینیِ آن استفاده کند. پکن می‌‌خواهد از جادۀ ابریشم دیجیتال برای ایجاد پارادایم جدیدی بهمنظور ایجاد حاکمیت فضای سایبریِ مستقل استفاده کند.[۳۰] درواقع، چین می‌‌خواهد هنجارها و نفوذ راهبردی خود را گسترش دهد. بدین ترتیب، جادۀ ابریشم دیجیتال یکی از موارد اصلی است که پکن میکوشد تا اصول خود را در زمینۀ حاکمیت فضای سایبری و شکل‌‌دهی به هنجارهای جهانیِ چینی و مقابله با غرب، بهویژه آمریکا، ترویج کند. نکتۀ حائز اهمیت این است که جادۀ ابریشم دیجیتال بیشازپیش به جنگ سردِ فناوری بین چین و آمریکا دامن خواهد زد؛ بهگونه‌‌ای که دولت آمریکا در پی ارائۀ جایگزینی واقع‌‌بینانه با جادۀ ابریشم دیجیتال است و در مقابل آن طرح «مارشال دیجیتال» را راهاندازی و رهبری کرده است.
آمریکا می‌‌خواهد با راه‌‌اندازی طرح «مارشال دیجیتال»، بهعنوان محور تعامل جهانی، رهبریِ جهانی خود را در فضای سایبری مجدداً تأیید کند و به آن اعتبار نوینی بخشد.[۳۱] دولت آمریکا در تلاش است از طرح مارشال دیجیتال برای توسعۀ ارتباطات راه دور و اینترنت و فناوریهای پیشرفته استفاده کند.[۳۲] درواقع، آمریکا می‌‌خواهد همان کاری را انجام دهد که در طرح اولیۀ مارشال برای بازسازی جهان جنگزده انجام داده بود. این طرح اولیه یادآور کمک ایالات متحده به اروپا در طول دورۀ 1948-1951 برای جلوگیری از وخامت اقتصادی اروپای پس از جنگ و گسترش کمونیسم و افزایش تولید اروپاست. آمریکا با انتخاب این نام، میخواهد علاوه بر یادآوریِ نقشش در نجات اقتصاد جهان، با مشکل‌‌های حاصل از جادۀ ابریشم دیجیتالِ چین مقابله و به سایر دولت‌‌ها برای ایمن‌‌سازی جریان اطلاعاتشان کمک کند.
ایالات متحده، از سال 2021، طرح مارشال دیجیتال را در ناتو رهبری می‌‌کند و در تلاش است تا سیستم‌‌های ارتباطات ملی «5جی» و جریان آزاد اطلاعات را ایمن کند. نکتۀ حائز اهمیت این است که قرار نیست ایالات متحده به شرکت‌‌های مخابراتیِ متحدانش برای حذف و جایگزینی زیرساخت‌‌های خطرناک، یارانه بدهد؛ بلکه دولت آمریکا می‌‌خواهد خطرات کنترل و نفوذ چین یا سایر «دولت‌‌های قدرتمند» بر شبکههای ارتباطی مهم و جریان آزاد اطلاعات را تجزیهوتحلیل و الزامات لازم را برای شبکهای امن ایجاد کند. برای مثال، دولت آمریکا میکوشد در جامعۀ اطلاعاتی و وزارتخانههای امور خارجه و بازرگانی و دفاعِ خود تغییراتی ایجاد کند تا امنیت شبکه را بهبود بخشد، طرحهای جایگزین را توسعه دهد یا جایگزینی برای زیرساختهای آسیبپذیر بیابد.
برخلاف طرح مارشال اولیۀ «پس از جنگ جهانی دوم»، طرح مارشاِل دیجیتال با ایالات متحده آغاز و پایان نمییابد. این برنامۀ آزمایشی به رهبری ایالات متحده فعال بوده است؛ حتی این برنامه توانسته بهمنظور ایمن‌‌سازی جریان آزاد اطلاعات، طرحی را برای سایر متحدان ناتو ارائه کند تا همۀ متحدان رویکردی جامع و بیطرفانه برای امنیت شبکۀ «5جی» اتخاذ کنند. آمریکا طرح مارشال دیجیتال را برای حفظ استقلال دیجیتالی دولت‌‌ها و برداشتن گامی مهم بهسوی یک سیستم ارتباطیِ ایمن و مقابله با جاسوسان ارتشِ آزادیبخش خلق چین در نظر گرفته است. ایالات متحده میخواهد با سرمایهگذاری ازطریق نوسازی زیرساختهای «دیجیتال» و تأسیسات مستقر در اروپا و کمکهای مالی و وام، از متحدانش حمایت کند.[۳۳]

پانوشت
سایر مقالات