اقتصاد گیگ در حال حاضر بهشدت با سیستمعاملهای دیجیتال واسطهها یا برنامههای تحویل مانند اوبر، دلیورو یا آمازون مرتبط است، همه اینها از فنآوری استفاده میکنند تا ارائهدهندگان خدمات را به مشتری متصل کنند. در ایران نیز نمونههایی از مشاغل گیگ مانند اسنپ، تپسی و غیره توانستهاند حجم زیادی از نیروی کار و درآمدهای میلیاردی را جذب نمایند، اما کارگران این شرکتها از این حجم درآمدی کمترین عایدی را دارند و در حالی در این شرکتها مشغول به فعالیت هستند که عملاً نهتنها از دستمزد کافی و متناسب با شغلشان برخوردار نیستند بلکه از حقوق کارگران رسمی مانند حق مرخصی، حق بیمه شغلی، سنوات، حق تشکل و حق بیمه بیکاری نیز محروم هستند.
اقتصاد گیگ اگرچه مزایای بیشماری دارد و باعث ایجاد تحولی عظیم در بازار کار شده است، اما به نظر میرسد ضد کارگریترین مدل اشتغال باشد. باوجود حضور حجم بالای نیروی کار در این مشاغل، قوانین حوزه کسبوکار با این مدلها سازگار نشده است. بهگونهای که این کارگران از کمترین مزایا مانند بیمه و تضمین حداقل حقوق نیز محروم هستند. کارفرما هر زمان که اراده کند، بدون هیچ دلیل و توجیهی میتواند با نیروهای خود قطع ارتباط و آنها را اخراج کند.
در مناطق مختلف جهان، کارگران اوبر و دلیورو دست به اعتراضات گسترده در زمینه شرایط شغلی و کمبود حقوق و مزایای زدهاند. در ایران نیز نارضایتی در میان رانندگان تاکسیهای اینترنتی و تحویلدهندگان غذا وجود داشته و اخیراً رانندگان اسنپاکسپرس که وظیفه تحویل غذا در پلتفرم اسنپفود را به عهده داشتند به دلیل سیاستهای جدید شرکت اسنپ دست به اعتصاب زدهاند. بنابراین با توجه به مزایا و معایب اقتصاد گیگ، سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که اقتصاد گیگ چیست؟ چگونه و به چه میزان توسعهیافته است؟ آیا این مشاغل به کارگران آسیب میرساند؟ چگونه میتوان شرایط را بهتر کرد؟
تعریف اقتصاد گیگ
اقتصاد گیگ یک سیستم بازار آزاد است که در آن سازمانها برای پروژههای کوتاهمدت یا مشاغل خدماتی با کارگران مستقل قرارداد میبندند. شغل تماموقت برای دهها سال بهصورت سنتی وجود داشتهاست. بااینوجود، افزایش تعداد نیروی کار در هرسال، اختلال دیجیتال و رکود اقتصادی اخیر باعث میشود بسیاری از متقاضیان کار بالقوه نتوانند شغل دائم داشته باشند. کمبود مشاغل دائمی آنها را ترغیب میکند که بهعنوان یک کارگر مستقل، که بهعنوان “کارگران مستقل” یا “کارگران گیگ” یا “فریلنسرها” شناخته میشوند، به مشاغل قراردادی بپیوندند. در چند کشور پیشرفته، نیروی کار جوان برای جلوگیری از الزام به قوانین و مقررات مربوط به مشاغل دائمی، از این مشاغل پیمانکاری بهعنوان یک انتخاب سبک زندگی استفاده میکنند. بااینحال، در بسیاری از کشورها، پلتفرمهای گیگ قبل از عضویت افراد در مشاغل دائمی، بهعنوان پلی برای اشتغال دائمی عمل میکند.[1]
ازنظر دستمزد، برنامههای مختلف میتوانند متفاوت باشند، از درآمدهای نسبتاً پایین برای رانندگان تحویل غذا گرفته تا مشاوران و متخصصان مستقل که میتوانند درآمدهای بالایی را برای دانش خود دریافت کنند.
چه تعداد افراد در اقتصاد گیگ کار میکنند؟
درک کامل از میزان افرادی که در اقتصاد گیگ کار میکنند، دشوار است، بهویژه اینکه بسیاری از افراد میتوانند در کنار مشاغل دائمی، مشاغل اقتصادی شرکتهای گیگ را نیز بر عهده بگیرند. بر اساس تخمین TUC در انگلستان 2/3 میلیون نفر در کارهای موقت مشغول به کار هستند.
همراه با افزایش محبوبیت پلتفرمهای گیگ، تقاضا برای عرضه کارهای گیگ در سطح جهان پراکندهتر شدهاست. تقاضا بیشتر از کشورهای پیشرفته مانند ایالاتمتحده آمریکا، انگلستان، کانادا، استرالیا و غیره است. بااینحال، عرضه از کشورهای کمدرآمد مانند هند، فیلیپین و غیره است.[2] فریلنسرها در ایالاتمتحده آمریکا 75 درصد کار خود را از مشتریان محلی دریافت میکنند، درحالیکه در کشورهای درحالتوسعه (هند، پاکستان، فیلیپین)، فریلنسرها حدود 90 درصد کارهای گیگ را از مشتریان خارج از کشور دریافت میکنند. ازآنجاکه کارگران شرکتهای آمریکایی برای مشتریان محلی خود کار میکنند، دستمزد ساعتی آنها در مقایسه با سایر کشورها بالاتر است[3]. در ایالاتمتحده آمریکا تعداد فریلنسرها از 7/3 میلیون نفر در سال 2014 به 2/62 میلیون در سال 2019 رسیده است.[4]
دلیل توسعه اقتصاد گیگ چیست؟
یکی از مهمترین دلایل گرایش افراد به مشاغل موقت و گیگ، نبود مشاغل دائمی در دوران رکود و افزایش بیکاری است. سقوط مالی در سال 2008 تأثیر زیادی بر رشد اقتصاد گیگ داشت. با افزایش تعداد افرادی که با بیکاری روبرو بودند، بسیاری از افراد به کارهای موقت و انعطافپذیر روی آورده و عدهای دیگر نیز باوجود داشتن شغل دائمی، به دلیل وجود شرایط رکود و کمبود درآمد، برای کسب درآمد بیشتر به این مشاغل روی آوردند. استفاده از مشاغل گیگ امکان کار در چندین برنامه بهصورت همزمان را فراهم نمود، همین امر باعث شد تا بسیاری از افراد بتوانند ساعات کاری خود را انتخاب کنند و برنامههایی مانند اوبر و لیفت به راه افتادند.
استفاده از مشاغل گیگ در بین گروههای سنی مختلف دلایل متفاوتی دارد. طبق یک مطالعه در سال 2018، گروه سنی بین 40 تا 55 سالهها (حدود 65 میلیون نفر در آمریکا) نسبت به سایر نسلها، بیشترین ساعات را در هفته کار میکند و همچنین بهاحتمالزیاد بهطور انحصاری به کار خود برای اجرای درآمد متکی هستند. در طرف دیگر، بیبی بومرها (Baby boomer،56 تا 74 سالهها) معمولاً برای به دست آوردن اندکی پول اضافی که ممکن است در زمان بازنشستگی دریافت نکنند، از کارهای اقتصادی گیگ استفاده میکنند و نسل هزاره (24 تا 39 سالهها) برای پرداخت بدهی از گیگ جانبی استفاده میکنند. این مطالعه همچنین نشان داد که نسل هزاره در اقتصاد گیگ بهطور متوسط برای 26 ساعت در هفته 27500 دلار درآمد کسب میکنند، درحالیکه بچههای بومر برای 25 ساعت در هفته 43600 دلار درآمد دارند.
Louis Hyman، استاد دانشکده روابط صنعتی و کار در دانشگاهCornell معتقد است: «تاریخچه کار نشان میدهد که فناوری معمولاً تحولات اجتماعی را به دنبال ندارد. برعکس، تغییر اجتماعی معمولاً تحت تأثیر تصمیماتی است که ما درباره نحوه سازماندهی دنیای خود میگیریم. فقط بعداً، فناوری باعث تسریع و تحکیم این تغییرات میشود. ” بنابراین میتوان گفت که لزوماً خود فناوری مقصر تغییر اقتصاد ما نیست. دنیای ما (و بهتبع آن بازارهای ما) در حال سازماندهی مجدد نسبت به گیگهای شخصی و خدمات شخصی است و فناوری صرفاً در حال یافتن راههایی برای تسهیل و تسریع و اقتصادیتر کردن آن است.
بهتازگی، ظهور بسیاری از سیستمعاملهای آنلاین گیگ مانند Upwork، Guru، Fiverr سازمانها را قادر میسازد تا کارگران گیگ را در سراسر این کشور جذب کنند. به همین ترتیب، بسیاری از کارگران آزاد یا کارگران مستقل برای فروش خدمات خود به مشتریان خارج از منطقه به پلتفرمهای آنلاین پیوستهاند. ازاینرو، سیستمعاملهای دیجیتال امکان پیدا کردن مشاغل/پروژهها بهصورت آنلاین را بهراحتی برای فریلنسرها فراهم میکند. در اقتصاد گیگ، تعداد جویندگان کار همیشه بیشتر از تعداد مشاغل ایجادشده در پلتفرمهای دیجیتال است و کارگران گیگ همیشه با رقابت سخت کارگران دیگر کشورها روبرو هستند.
مشکلات کارگران در اقتصاد گیگ چیست؟
نکته مهم این است که درکارهای مبتنی بر گیگ خطر از سازمانها و ساختارهای شرکت دور میشود و در عوض آن را به فرد منتقل میکند. اقتصاد گیگ از ثبات کمتری برخوردار است، زیرا کار در حال نوسان است، اما کارگر گیگ ضربه میخورد، نه شرکت. نمیتوانید فیش حقوقی بعدی یا مبلغ آن را تضمین کنید. وقتی کار نمیکنید، حقوق دریافت نمیکنید، به این معنی که شما به یک برنامهریزی دقیق یا کار در ساعات طولانی برای مرخصی و درآمد کافی برای گذراندن زندگی نیاز دارید، در غیر این صورت آسیبپذیر میشوید.
مشاغل سنتی دارای مزایایی مانند برنامههای بازنشستگی و در برخی کشورها، بیمه درمانی هستند. بااینحال، فریلنسرها باید برنامههایی برای خود در زمینه بازنشستگی و مراقبتهای بهداشتی ایجاد کنند. آنها همچنین هیچگونه حمایتی در برابر اخراج ناعادلانه، حق پرداخت هزینههای اضافی و حق دریافت حداقل حقوق ملی، تعطیلات پرداختشده یا دستمزد بیماری ندارند.
در کنار این، برخی گزارشها حاکی از آن است که بسیاری از افراد در اقتصاد گیگ حتی حداقل دستمزد را نیز پرداخت نمیکنند. یک مطالعه در سال 2017 نشان میدهد برخی از کارگران اقتصاد گیگ کمتر از 5/2 پوند در ساعت درآمد دارند که فقط به این دلیل مجاز است که به آنها بهعنوان پیمانکار مستقل و نه کارمند نگاه میکنند.
همچنین معمولاً در مدلهای اقتصاد گیگ مانند گزینه معمولی شرکت، گزینهای برای پیشرفت و صعود به رتبهها وجود ندارد. اساساً، این یک روش آسان است که کارگران کمدرآمد را برای همیشه در همان موقعیت نگه میدارد. بحثی وجود دارد که کارفرمایان باید در مشاوره و آموزش سرمایهگذاری کنند، ازجمله ایجاد پروتکل برای کارگران شرکتهای بزرگ که به آنها کمک میکند تا از نردبان بالا بروند، اما در اقتصاد گیگ هنوز این امکان فراهم نشده است.
به دلیل بهروز نشدن قوانین کار متناسب با شرایط جدید، کارگران گیگ در دستهبندی مناسبی قرار نمیگیرند و این امر آنها از داشتن بسیاری از حقوق کارگری یا کارمندی محروم کرده است. آنها کارمند نیستند و ازاینرو هیچ بیمه درمانی، حمایت از جبران خسارت کارگران، سهم کارفرمایان در تأمین اجتماعی و مالیات بر حقوق، زمان مرخصی پرداختشده، حمایت از مرخصی خانوادگی، حمایت از تبعیض یا مزایای بیمه بیکاری ندارند و در برخی موارد دستهبندی این افراد بهعنوان پیمانکاران مستقل آنها را از داشتن حداقل حقوق کارگری نیز محروم کرده است.
گاهی اوقات، کار گیگ نیز به هزینه اولیه سرمایه نیاز دارد. حداقل یک کارگر بالقوه به تلفن هوشمند و سرویس وایفای نیاز دارد تا بتواند کار خود را شروع کند. تأمین هزینههای اولیه نیز بر عهده کارگران گیگ بوده و مشکلاتی را برای آنها به دنبال دارد.
به دلیل مشکلات متعدد اقتصاد گیگ، مشاجره پیرامون اقتصاد گیگ در سالهای اخیر در به یکی از عناوین خبری هم تبدیلشده است. مشاغل مستقر مانند اوبر و دلیورو در معرض پروندههای قضایی، اعتصابات و اقدامات قانونی قرارگرفتهاند.
چگونه میتوان شرایط را بهتر کرد؟
اگرچه به نظر نمیرسد که اقتصاد گیگ بهزودی درزمینهی بهبود شرایط بهجایی برسد، چند گزینه در زمینه بهتر نمودن شرایط آن در ادامه بررسی شده است.
در ایالاتمتحده آمریکا گزینههایی برای برنامههای بازنشستگی وجود دارد، که در آن یک برنامه توسط چندین کارفرما حمایت مالی میشود، که میتواند شامل ایالتها یا گروهی از شرکتهای اقتصادی بزرگ باشد. Oregon همچنین در حال کار بر روی یک طرح بازنشستگی تحت حمایت دولت است که برای کارگران آزاد اعمال میشود. در حال حاضر لیفت یک سرویس بازنشستگی به نام Honest Dollar ارائه میدهد، درحالیکه اوبر در برخی از شهرها از طریق Betterment گزینه پسانداز بازنشستگی را ارائه میدهد.
دولت آمریکا به شرکتهای بزرگ گیگ اجازه میدهد تا کارگران خود را بهعنوان پیمانکار بهجای کارمند طبقهبندی کنند، اما قانون در مقیاس کوچکتر تغییر کرده است. در نیویورک، اوبر ازنظر قانونی ملزم به پرداخت حداقل رانندگی ساعتی 17 دلار پس از هزینه به رانندگان خود است. در ایالت کالیفرنیا سیاستمداران قوانینی را برای طبقهبندی مجدد کارگران اقتصاد گیگ بهعنوان کارمند نیز وضع کردهاند.
در انگلستان در سال 2016 رانندگان اوبر حق طبقهبندی بهعنوان کارگران را به دست آوردند، به این معنی که این برنامه باید حقوق تعطیلات، پرداختی مرخصی و حداقل دستمزد ملی را ارائه دهد. اوبر درخواست تجدیدنظر در این مورد را آغاز کرد اما در دسامبر 2018 شکست خورد، گرچه اکنون آنها دوباره درخواست تجدیدنظر میکنند. رانندگان دلیورو نیز اخیراً در یک دادگاه عالی برای کسب اعتبار اتحادیه شکست خوردند.
در کنار این مراحل قانونی، در سال 2017، The Taylor Review خواستار طبقهبندی جدیدی از کارگران شد که بهعنوان “پیمانکار وابسته” شناخته میشود. این امر به برخی از اعضای شرکتهای بزرگ اقتصادی مزایای شغلی میدهد و دستمزد مناسبی را تضمین میکند، اگرچه مزایای کارمندان تماموقت یا حمایت از آنها را ارائه نمیدهد.
توجه به این نکته مهم است که قوانین جدید کار در طول تاریخ از استانداردهای موجود در محل کار پیروی میکردهاند. بنابراین کارفرمایان وظیفه دارند سهم کارگران شرکتهای گیگ را تشخیص داده و پاداش مناسب ارائه دهند. هنوز قانون مشخصی در کشورها برای طبقهبندی و حمایت از کارگران گیگ اجرا نشده است و همچنان انتظار برای بهبود شرایط ادامه دارد. نتایج برخی از درخواستها و نبردهای انجام شده را میتوان در چند مورد برای بهتر شدن شرایط خلاصه کرد:
- افزایش حداقل دستمزد ملی (که فراموش نکنیم با تورم همگام نبوده است)
- شناختن کارگران بهعنوان کارمند تا آنها از این حداقل دستمزد بعلاوه مزایا برخوردار شوند
- رقم زدن برنامههای بازنشستگی عادلانه برای کارگران گیگ
بهطورکلی، اقتصاد گیگ ذاتاً نباید چیز بدی باشد. آنچه لازم است، مدیریت و قانونگذاری صحیح است که حقوق کلیه کارگران سیستم را موردتوجه قرار دهد، بهطوریکه افراد در معرض کار بیشازحد، کمبود حقوق و گرفتار شدن در چرخههای آسیبپذیری (مانند انزوا و اضطراب درونی) قرار نگیرند. در حال حاضر، قوانین کار نتوانستهاند جهتگیری مناسبی را در این زمینه فراهم کنند تا حدی به این دلیل که قانونگذاران تخصص لازم برای بهروزرسانی آنها را ندارند و ماهیت اقتصاد گیگ متغیر و بسیار گسترده است.