با توسعه پلتفرمها و خدمات آنلاین، ارائه خدمات مبتنی بر تقاضا بهراحتی و با هزینه کمتر در دسترس مصرفکننده قرار گرفتهاست. در حال حاضر، بخش زیادی از مردم جهان از تاکسیهای اینترنتی استفاده میکنند، از طریق خدمات تحویل، روزانه به مقدار قابلتوجهی سفارش غذا و مواد غذایی دریافت میکنند، کسانی که ممکن است هرگز توانایی مالی استخدام یک خدمتکار را ندارند، بهراحتی و با هزینه کم یک نفر را برای انجام نظافت منزل برای چند ساعت استخدام میکنند. بنابراین به نظر میرسد که توسعه مدلهای تجاری اقتصاد گیگ، یک ایده اقتصادی مناسب است که در زندگی شلوغ و مدرن ما بهخصوص در عصر فضای مجازی محبوبیت پیدا کرده است. بدیهی است که این شرکتها نیاز به خدمات مناسب و ارزان در برخی از بخشها را برآورده میکنند، اما سؤال این است که آیا همه ذینفعان از این شرایط سود میبرند؟ چه کسی بیشترین ریسک را متحمل میشود؟ یکی از موضوعات بحثبرانگیز در این زمینه این است که پیمانکاران مستقل انجام دهنده کار واقعی، ریسک تجاری زیادی را متحمل میشوند، این استراتژی نوظهور کسبوکار، با در اختیار داشتن یک گروه آماده و در دسترس از کارگران خود اشتغال، باعث شده شرکتها از استخدام کارکنان رسمی و تماموقت خودداری کرده و هزینههای خود را تا حد زیادی کاهش دهند. شرکتهایی که از این مدل تجاری استفاده میکنند در مراحل ابتدایی هستند. ازنظر حقوقی و اخلاقی مسائل حلنشده زیادی در این حوزه وجود دارد. قبل از هر چیز، باید مسائل اخلاقی مربوطه شناسایی و حلوفصل شود. پیامدهای اخلاقی نامگذاری “پیمانکاران مستقل” چیست؟ آیا شرکتها و مؤسسات از این نامگذاری برای کاهش هزینهها بهرهبرداری میکنند؟ اگر چنین است، در مورد آن چه باید کرد؟ این مسئله سؤالات عمیقتری را نیز ایجاد میکند. ماهیت واقعی خودمختاری چیست؟ آیا این شرکتهای جدید مبتنی بر فناوری به کارمندانی که قبلاً هرگز در دسترس آنها نبوده است، آزادی میدهند؟ آیا این برداشت از آزادی، کارگران را مجبور به کنار گذاشتن حقوق و حمایتهای مهم شغلی میکنند؟ جوابی که جامعه به این سؤالات میدهد بر زندگی بخش زیادی از کارمندان برای سالهای آینده تأثیر میگذارد.