انقلاب فناوری، تعریف رهبری خوب را دگرگون خواهد کرد. پس منطقی است که رهبران کسبوکارها در دوران انقلاب هوشمند، خودشان را با شرایط وفق بدهند. نحوۀ ادارهکردن کسبوکارها تغییر خواهد کرد و رهبران موفق آینده به مجموعه مهارتهایی نیاز دارند که با مهارتهای سنتی رهبران تفاوت دارد.
در مورد چه نوع مهارتهایی صحبت میکنیم؟ به نظر من رهبران موفق در دوران انقلاب هوشمند باید ده مهارت رهبری زیر را در خود ایجاد کنند:
1. چابکی
سرعت تغییر، مخصوصاً در حوزۀ هوش مصنوعی، بسیار بالا است. بنابراین رهبران باید توانایی پذیرش و تطبیق با تغییرات و فناوریهای جدید را داشته باشند. علاوه بر این، آنها نباید تغییر را به شکل یک مانع ببینند بلکه باید آن را فرصتی برای رشد و نوآوری در سطوح فردی و سازمانی در نظر بگیرند.
2. هوش عاطفی
با خودکار شدن فعالیتهای کاری بیشتر، داشتن مهارتهایی مانند هوش عاطفی و همدلی برای نیروهای انسانی اهمیت بیشتری پیدا میکند. اگر انتظار داریم در آینده این مهارتهای انسانی در محل کار اولویت پیدا کنند، منطقی است که انتظار داشته باشیم خودِ رهبران الگوی چنین رفتارهایی برای دیگران باشند.
3. هوش فرهنگی
در آینده، محل کار دارای تنوع و گوناگونی بیشتر شده و جهانیتر میشود. رهبران مؤثر میتوانند از تفاوتهای فردی استفاده کرده و با افرادی که پیشینههای متفاوتی دارند همکاری کنند، حتی اگر این افراد جهانبینی متفاوتی داشته باشند.
4. تواضع
اعتمادبهنفس یکی از مهمترین خصوصیات رهبران است، اما رهبران موفق آینده باید بتوانند بین اعتمادبهنفس و تواضع تعادلی برقرار کنند. آنها وظیفۀ تسریع و همکاری در کارها را بر عهده دارند و خودشان را مهرۀ اصلی مورد نیاز برای موفقیت نمیدانند. به عبارت دیگر، به دیگران اجازه میدهند که خودشان را نشان بدهند.
5. مسئولیتپذیری
ساختارهای سازمانی مُسطّح، تیمهای پروژهمحور و کار اشتراکی باعث میشود شفافیت و مشارکت سازمانی بیشتر شود. بنابراین رهبران باید در کار خود شفافیت بیشتری داشته باشند و خودشان را مسئول بدانند. علاوه بر این، فعالیتهای آنها باید با اهداف شرکت همراستا باشد.
6. آیندهنگری
برای درک تأثیرات هوش مصنوعی در کسبوکارها و افراد ذینفع، رهبران در دوران انقلاب هوشمند باید دیدی کلّی نسبت به آینده داشته باشند. هوش مصنوعی در آینده چه تحولی در عملکرد سازمانها ایجاد کرده و چطور باعث به وجود آمدن فرصتهای کاری جدید میشود؟ پاسخدادن به این سؤال و در عین حال مدیریت مؤثر نیازهای افراد ذینفع به عهده رهبران است.
7. شجاعت
تا اینجای کار تنها عملکردهای سطحی هوش مصنوعی را شاهد بودهایم، بنابراین رهبران باید برای رویارویی با ناشناختهها، پذیرش شکستها و تغییر مسیر در هنگام نیاز به استراتژی جدید، شجاعت لازم را داشته باشند. به این منظور، رهبران باید نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و برای آموزش و یادگیری آماده باشند. (در واقع در آینده مهارتها خیلی زود قدیمی میشوند و رهبران موفق باید فرهنگ یادگیری را در کسبوکار خود توسعه بدهند.)
8. درک شهودی
بدون شک تصمیمگیری دادهمحور مسیر حرکت آینده را مشخص میکند اما درک شهودی و غریزی منسوخ نمیشود. تغییر سریع محل کار نیازمند این است که رهبران از مهارت منحصربهفرد درک شهودی استفاده کنند و بتوانند حرفهای نگفته را استنباط کنند.
9. قابل اعتماد بودن
هر فناوری جدید، علاوهبر مسائل مربوط به مدیریت تغییر، مشکلات و سوءاستفادههای اخلاقی را نیز به همراه خواهد داشت. در دوران انقلاب هوشمند، رهبران باید بتوانند اعتماد مشتریها، کارکنان و سایر دستاندرکاران را جلب کنند. این موضوع در زمان بلاتکلیفی، تغییر یا شکست اهمیت ویژهای پیدا میکند.
10. تمرکز
در نهایت با توجه به سرعت بالای تغییرات و نیاز به سازگاری با شرایط، رهبران آینده باید روی اهداف استراتژیک سازمان تمرکز کنند. آنها باید بر آشفتگیها غلبه کرده و مسائلی را شناسایی کنند که واقعاً اهمیت دارند (مخصوصاً برنامهها و فناوریهایی که کمک میکنند سازمان به اهداف خود دست پیدا کند).
در اینجا میتوان نتیجه گرفت که مهارتهای رهبری انسانی در دوران انقلاب هوشمند اهمیت زیادی دارند. نیروی انسانی مهمترین دارایی هر کسبوکاری است و خواهد بود. اما در آینده مهارتهای رهبری کلیدی، با مهارتهای امروزی تفاوت زیادی خواهد داشت. پیشبینی من این است که این مهارتهای انسانی (مانند تواضع و هوش عاطفی) در آینده اهمیت بیشتری پیدا میکنند. هوش مصنوعی در آینده بر همۀ کسبوکارها با هر شکل و اندازهای تأثیر خواهد گذاشت.