اصطلاح «اخبار جعلی[۱]»، در زمان حاضر، عمدتاً به غلط مورد استفاده قرار میگیرد. اما اگر آن را بهدرستی تعریف کنیم، بهمعنای نوع مهمی از اطلاعات گمراهکننده[۲] است. یکی از تعاریف مفید این است که اخبار جعلی «اطلاعاتی است که در فُرم خود، شبیه مطالب رسانههای جدید ولی در نیات و فرآیندهای سازمانی چنین نیستند»، خروجیهای اخبار جعلی فاقد «فرآیندها و استانداردهای ویرایشی رسانههای جدید برای اطمینان از صحت و اعتبار اطلاعات است». در زمینه انتخابات، اخبار جعلی زمانی بدل به اطلاعات گمراهکننده میشوند که برای بیاعتبارسازی رقبا یا تأثیرگذاری بر فرآیند رأیگیری مطرح و منتشر شوند.
احتمالاً میزان مواجهه افراد با اخبار جعلی، که غالباً نیز متوجه آن نمیشوند، بسیار قابلتوجه است. برای مثال، تخمین زده میشود که در هفتههای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری 2016، از هر چهار آمریکایی یک نفرشان از وبسایتهای اخبار جعلی بازدید کرده است. در انگلستان، یک سوم از افراد معترفند که حداقل یک بار فریب اخبار جعلی را خوردهاند. اخبار جعلی عملاً میتواند هر کجا و توسط هر شخصی خلق شود. تعدادی از اخبار جعلی در انتخابات ریاستجمهوری 2016 ایالات متحده، مانند داستان مربوط به حمایت پاپ از نامزدی دونالد ترامپ، توسط گروهی از آماتورهای رسانهای فعال از مقدونیه شمالی ایجاد یا تبلیغ شده بود. درعینحال، اخبار جعلی توسط سازمانهای رسانهای حرفهای نیز ایجاد یا تبلیغ میشود. در میان این سازمانهای حرفهای، موارد فراجناحی مانند برایتبارت[۳] وجود دارند که تعهد آنها به پیشبُرد یک برنامه سیاسی معیّن بیشتر از پایبندی به اصول ژورنالیسم است. نوع دیگری از این سازمانهای حرفهای، «بنگاههای خبری» روسی مثل آر تی[۴] و اسپوتنیک[۵] هستند که توسط دولتها کنترل میشوند. آر تی و اسپوتنیک از طریق وبسایتها و شبکههای تلوزیونی چندزبانه خود، مخاطبان خارج از روسیه را هدف قرار میدهند. با اینحال رسانههای پخشگسترده که عمدتاً مخاطبان داخلی دارند، میتوانند در انتشار اخبار جعلی در کشورهای خارجی نیز نقش داشته باشند. برای نمونه، کانالهای تلویزیونی دولتی روسیه که توسط مخاطبان سایر ایالتهای پساشوروی تماشا می شوند، احتمالاً بر افکار عمومی این کشورها تأثیرگذارند.
اطلاعات گمراهکننده تنها زمانی مؤثر واقع میشوند که در سطح وسیعی منتشر شوند. این سؤال مطرح است که آیا این اخبار جعلی عامدانه منتشر میشوند یا خیر. احتمالاً بیشتر افرادی که در گسترش این اخبار نقش دارند نسبت به آن آگاهی ندارند و از این جهت بهعنوان «ابلهان مفیدی» در خدمت جاعلان این اخبار هستند. برای مثال، چند ماه پیش از همهپرسی سال 2016 هلند درباره توافق همکاری با اوکراین، یک وبسایت پُرطرفدار هلندی ویدئویی را به اشتراک گذاشت که در آن افرادی، که وانمود میکردند که ملیگرایان اوکراینی هستند، درحال آتشزدن پرچم هلند بودند. این ویدئو توسط بسیاری از رسانههای هلندی دنبال شد، اما احتمالاً غافل از اینکه ماجرا جعلی است.
بازیگران اصلی اخبار جعلی بهشکل عامدانهای رسانههای فراجناحی مثل همین برایتبارت در ایالاتمتحده و نیز ترولها[۶] هستند. ترولهای اینترنتی اعضای یک جامعه آنلاین هستند که درصدد «اختلال، هجمه، تخطی یا بهطورکلی ایجاد مزاحمت در درون آن جامعه ازطریق ارسال اظهارنظرات، عکسها، ویدئوها، گیفهای خاص یا انواع دیگری از محتویات هستند». بهعلاوه این ترولها از طریق تکنیکهای بازی با کلیدواژهها، بمباران لینکها و تأیید متقابل یکدیگر، الگوریتمهای جستجو را دستکاری و هرزنامههایی را ایجاد میکنند.
مورد دیگر باتها هستند باتها شکل اولیه پروپاگاندای محاسباتی و بهمعنای «استفاده از الگوریتمها، اتوماسیون و نیز انسان برای توزیع هدفمند اطلاعات گمراهکننده در شبکههای رسانهای اجتماعی» است. درباره انتخابات با «باتهای سیاسی» سروکار داریم که آن دسته از حسابهای کاربری هستند که «مجهز به ویژگیها یا نرمافزارهایی برای تعامل خودکار با سایر کاربران پیرامون سیاست» هستند. یکی از این موارد مربوط به انتخابات مجلس ارمنستان در سال 2017 بود. ایالاتمتحده قصد داشت با حمایت از جریان اپوزیسیون ارمنستان بر انتخابات اثر بگذارد. استفاده از باتها برای اطلاعات گمراهکننده در انتخابات تأثیرگذار است. در هفتههای پیش از همهپرسی 2018 در مقدونیه شمالی درباره تغییر نام کشور شاهد رشد ناگهانی و سریع باتهای توییتری بودیم. در ماه پایانی قبل از انتخابات ریاستجمهوری 2016 آمریکا 400 هزار بات حدود 3.8 میلیون توییت منتشر کردند.
گروههای تجاری به فروش باتها در بازار سیاه میپردازند، بازاری که در آن لایکها و کامنتها نیز معامله میشوند. تاریخ و مورد مصرف باتها محدود است.
انواع مختلفی از اقدامات برای مواجهه با اخبار جعلی در انتخابات و غیر آن طرح شده است. یکی از آنها اقدام متقابل علیه کانالهای شناختهشده حتی به بهای متهمشدن به سانسور است. در 2016، اقتدارگرای لتونی دامنه اسپوتنیک را در این کشور قطع کرد. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی اقداماتی موقتی برای مقابله با اطلاعات گمراهکننده انجام دادهاند. برای مثال، توییتر برخی از حسابهایی اینچنینی را که خاستگاهشان روسیه است، بلاک کرده است. همچنین گوگل کسب پول توسط سایتهای اخبار جعلی از طریق شبکه تبلیغات گوگل برای برخی از این سایتها غیرممکن کرده است. مسئولین سیاسی برای حل این مسئله به پلتفرمهای شبکههای اجتماعی فشار میآورند. کمیسیون اروپا با همکاری شبکههای اجتماعی قانونی[۷] را پرورانده است که آنها را ملزم به مقابله با اطلاعات گمراهکننده میکند.
اقدامات نرمتر شامل افزایش آگاهی درباره اطلاعات گمراهکننده و افزایش مهارتهای کاربران است. در این راستا، گزارش کمیسیون اروپا توصیه میکند که «از تنوع و تداوم رسانههای خبری اروپایی» محافظت کنید. کارشناسان معتقدند که شاید راستآزمایی اخبار جعلی روش مؤثری نباشد، زیرا راستآزماییها ندرتاً به دست افراد احمقی میرسد که فریب اخبار جعلی را خوردهاند؛ همچنین این افراد حتی پس از آنکه متوجه کذب خبر شدند گرایش به این دارند که آن را درست بدانند.