مقدمه
ارزشباری فناوری یکی از بنیادیترین آموزههای فلسفه تکنولوژی است که واجد پیامدهای نظری و عملی بسیاری است. وفق این آموزه، فناوری و مصنوعات فناورانه، صرفاً ابزارهایی خنثی برای رسیدن به اهداف مشخص نیستند،
بلکه واجد اقتضائات خاص خود هستند. به تعبیر دیگر این مصنوعات، حامل ارزشهایی[۱] خاص هستند که مستقل از اراده کاربر در حال اثرگذاریاند. یکی از بنیادیترین این اثرگذاریها، اثرگذاری در سطح ادراکی است.
توضیح آنکه فناوری بین ما و جهان واسطهگری کرده و متعاقباً ادراک ما از جهان را شکل میدهد. ما با فناوری و بدون فناوری، دو نوع ادراک متفاوت از جهان خواهیم داشت. این واسطه گری ادراکی در چهارچوب نظری پساپدیدارشناسی دون آیدی به خوبی تبیین شده است (Ihde, 1990). او 4 نوع واسطهگری برای فناوری تعریف میکند:
- رابطه تجسد[۲]
مهمترین ویژگی رابطه تجسد، شفافیت و ناپیدایی مصنوع تکنیکیست که واسطه بین تجربه و جهان خارج واقع شده است. به این معنا که در این رابطه خود مصنوع تکنیکی مشاهده نمیشود و گویی به بخشی از جسم ما تبدیل شده است. برای مثال میتوان به عینک یا شیشه پنجره اشاره کرد. وقتی که شخص از عینک استفاده میکند – عینک، واسطه بین او و تجربه او از جهان میشود، به این معنا که تجربه او از جهان با و بی عینک دو تجربه متفاوت است- در واقع خود عینک مدخلیت ندارد، این طور نیست که شخص به خود عینک نگاه کند، بلکه از طریق عینک به جهان خارج مینگرد. رابطه تجسد را به طور شماتیک به این صورت میتوان نشان داد:
- رابطه هرمنوتیکی[۳]
در این رابطه فناوری نه بخشی از جسم ما که بخشی از جهان است و اگرچه کماکان واسطه ادراک ما از جهان میباشد اما شفافیتی را که در رابطه تجسد وجود داشت ندارد. به عبارت دیگر در این رابطه خود مصنوع تکنیکی دیده میشود و مدخلیت نسبی دارد. برای مثال میتوان به دماسنج اشاره کرد. وقتی که ما از دماسنج استفاده میکنیم در واقع به خود آن نگاه میکنیم – مقایسه کنید با عینک، ما به خود عینک نگاه نمیکنیم- و سپس با تفسیر آن به وضعیت جهان پی میبریم. برای درک بهتر این واسطهگی، دو نفر را تصور کنید که هر دو میدانند هوای بیرون بسیار سرد است؛ اما اولی براساس دماسنجی میداند که دمای بیرون را نشان میدهد و دومی براساس تجربه شخصی خود از قدم زدن در این هوا. رابطه هرمنوتیکی را به طور شماتیک به صورت زیر میتوان نشان داد:
- رابطه غیریت[۴]
در این رابطه، فناوری به بیشترین درجه تشخص میرسد و به عنوان یک غیر یا دیگری مطرح میشود. رابطه غیریت را از آنجا میتوان تشخیص داد که انسانها ویژگیهای انسانی خود را به مصنوعات تکنیکی منتقل میکنند که در نتیجه آن تعابیری همچون هوش مصنوعی، گوشیهای هوشمند و … تولید میشود. به تعبیری میتوان گفت که این رابطه یک رابطه واسطهگرانه نیست، چرا که در آن انسان نه با جهان که با خود مصنوع تکنیکی به مثابه یک “دیگری” ارتباط برقرار میکند. مصنوعات تکنیکی مختلف به دو علت میتوانند به مثابه یک غیر مطرح شوند:
- اول اینکه مصنوعات تکنیکی واجد نوعی استقلال هستند؛
- دوم اینکه میتوانند منجر به شکلگیری نوعی تعامل با اتسان شوند.
برای مثال رباتها یا اسباببازیهای دارای این ویژگیها هستند. رابطه غیریت را به طور شماتیک به صورت زیر میتوان نمایش داد:
- رابطه زمینه
در این رابطه، فناوری بخشی از زیستجهان ما را شکل میدهد. درست مثل رابطه تجسد، در این رابطه هم فناوری دیده نمیشود، اما این دیده نشدن به شفافیت آن برنمیگردد – مثال عینک- بلکه به پوشیدگی و به معنایی غیبت آن برمیگردد. برای مثال سیستم گرمایشی یک آپارتمان نمونه خوبی برای این رابطه است. ما “از طریق” سیستم گرمایشی با جهان ارتباط برقرار نمیکنیم – به معنایی که “از طریق” عینک جهان را میبینیم و با آن ارتباط برقرار میکنیم- بلکه سیستم گرمایشی، بی آنکه دیده شود، زمینه و فضای زیستی ما را به نحو خاصی تنظیم میکند و تا وقتی دچار مشکل نشود اساساً متوجه حضور آن نمیشویم. رابطه زمینه را به طور شماتیک به صورت زیر میتوان نمایش داد:
یکی از مصادیق بارز این واسطهگری ادراکی را در فناوریهای اطلاعات و ارتباطات (فاوا) میتوان مشاهده کرد. به تعبیری می توان چنین گفت که فناوری های ارتباطی، شامل هر چهار نوع واسطهگری ادراکی می شوند. از آنجا که این فناوریها تعاملی هستند و با کابران خود وارد کنش و واکنش میشوند، این واسطهگری را با وضوح بیشتری میتوان دید.
شخصیسازی اطلاعات چیست؟
مصداق بارز واسطهگری ادراکی فاوا را در یکی از پدیدههای نسبتاً نوظهور و بسیار بنیادی در فضای مجازی میتوان یافت: شخصیسازی[۵] و به عنوان یک تعریف ابتدایی شخصیسازی را میتوان اقناع[۶] تک تک کاربران در سطح شخصی محسوب کرد (Tseng, Jiao, & Wang, 2010). به این ترتیب، تفاوت محصولات را در سطح اشخاص میتوان مشاهده کرد. امروزه همه سرویسهای عمده اینترنتی در فضای مجازی مثل یوتیوب، گوگل، شبکههای اجتماعی مختلف، وبسایتهای خبری، فروشگاههای اینترنتی (از جمله آمازون) اقدام به شخصیسازی اطلاعات میکنند.
اهمیت این مسئله ابتدائاً به فراگیری مطلق آن در فضای مجازی برمیگردد. چنانکه پیشتر گفته شد همه سرویسهای عمده فضای مجازی اقدام به شخصیسازی دادهها میکنند. اهمیت بعدی مسئله به پیامدهای فراگیر آن بازمیگردد.
پیامدهای اخلاقی شخصیسازی
پیامدهای شخصیسازی اطلاعات را در دو دسته کلی میتوان تقسیمبندی کرد:
- دسته اول: پیامدهایی که در مرحله گردآوری دادهها رخ میدهند
- دسته دوم: پیامدهایی که در مرحله اِعمال شخصیسازی رخ میدهنددر این قسمت به پیامدهای دسته اول یعنی گردآوری دادهها میپردازیم:
الگوریتمهای هوش مصنوعی برای آنکه بتوانند شخصیسازی را به گونهای دقیق و موثر انجام دهند، نیازمند دادههای بسیاری هستند. به همین علت سرویسهای مختلف فضای مجازی دست به گردآوری دادههای شخصی افراد در سطح وسیع میزنند. این دادهها از منابع مختلف (شبکهها اجتماعی، جستوجوهای اینترنتی، بازدید از سایتهای مختلف و …) و در قالبهای مختلف (صدا، تصویر، تایخچه جستوجو و …) گردآوری شده و در گام بعدی از دل این دادهها ابعاد رفتاری و شخصیتی افراد استخراج میشود. یکی از روشهای کلانی که امروزه برای گردآوری دادهها مورد استفاده قرار میگیرد دادهسازی[۷] است. داده سازی به روند کلانی اشاره دارد که طی آن ساحتهای گوناگون زیست انسانی تبدیل به داده شده و از خلاق این دادهها (و سپس اطلاعات مستخرج از این دادهها) بازنمایی میشود. برای مثال براساس دادههای به دست آمده از نحوه رانندگی افراد (میانگین سرعت رانندگی، تعداد ترمزها، مجموع مسافت طی شده و …) درصد خطر رانندگی آنها استخراج شده و در گام بعد، حق بیمه فرد، به صورت دینامیک و کاملاً شخصیسازیشده، براساس این درصد خطر، محاسبه میشود. از این منظر مسائل اخلاقی مهمی پیش میآید از جمله:
مسئله اعتمادپذیری شرکتهای متولی جمعآوری دادهها
آیا آنها این دادهها را به شرکتهای دیگر یا به حکومتها و دولتها میفروشند؟ اگر بله، ذیل کدام قوانین؟ تا چه مدت اقدام به نگهداری دادهها میکنند؟
مسئله شفافیت و رضایت آگاهانه
آیا افرادی که دادههایشان جمعآوری شده است، از فرآیند جمعآوری آگاهند؟ از کموکیف آن اطلاعی دارند؟ میتوانند مطلع شوند؟ میتوانند از جمع آوری دادههایشان جلوگیری کنند؟ آیا رضایت شان جلب میشود؟ آیا سازوکار این الگوریتمها شفاف است؟ میتوان در صورت لزوم از آنها مطلع شد؟
مسئله حریم خصوصی
آیا جمعآوری دادهها مصداقی از نقض حریم خصوصی محسوب میشود؟ با کدام چهارچوب نظری به بهترین وجه میتوان مسئله حریم خصوصی را صورت بندی کرد؟
ادامه دارد …
بخش دوم نوشته را از اینجا مطالعه کنید.