بانکها در سراسر اروپا برای اینکه بتوانند جایگاه و موقعیت خود را در بلندمدت تثبیت کنند، همواره در تلاشند تا درآمد خود را افزایش داده و به سطوح بالاتری از سودآوری دسترسی پیدا کنند اما این روزها شرایط نامساعد اقتصادی ناشی از بیماری کووید 19 بر عملکرد مالی آنها تاثیر زیادی داشته و فشارهای قابل توجهی بر جریان سودآوری آنها وارد کرده است.
نسبت هزینه به درامد (CIR) یک معیار اصلی برای سنجش مالی بانکها است. به طور کلی این نسبت میزان هزینههای یک بخش را در رابطه با درآمد آن نشان میدهد. جای تعجب نیست که در این شرایط دشوار بیماری همهگیر، این نسبت برای بسیاری از بانکهای اروپایی بالا است. نمودار بالا نسبت هزینه به درآمد سه نوع بانک با عملکرد متفاوت را نشان میدهد.
در نمودار بالا محور افقی سه نوع بانک شامل A ( بانکهای با عملکرد پایین)، B( بانکهای با عملکرد متوسط)، C(بانکهای یا عملکرد بالا) را نشان میدهد. محور عمودی نیز نسبت هزینه به در آمد را نشان میدهد. همانطور که نمودار نشان میدهد، نسبت هزینه به درآمد بانکهای با عملکرد پایین بیشتر از 55 درصد، با عملکرد متوسط بیشتر از 45 درصد و در بانکهای با کارایی و عملکرد بالا کمتر از 45 درصد است. در واقع تنها تعداد کمی از بانکهای اروپا توانستهاند نسبت هزینه به درآمد خود را پایین نگه دارند.
به عنوان مثال حتی در کشوری مانند ایرلند که از صنعت بانکداری نسبتا پیشرفتهایی برخوردار است چهار بانک عمده گزارش دادهاند نسبت هزینه به درآمد ( CIR ) آنها بین 56 تا 75 درصد است و این نشان میدهد صنعت بانکداری آنها با مشکلات زیادی روبهرو است که باید حل شود.
اهمیت سرمایهگذاری بانکها در فناوری
به نظر می رسد بانکها با توجه به نوسانات و بیثباتیهای اقتصادی ناشی از بیماری همهگیر، بیشتر به سمت اقدامات کاهش هزینهایی روی آوردهاند. بانکها برای افزایش کارایی و کاهش هزینهها گزینههای قابلقبول زیادی را در اختیار دارند که مهمترین آنها شامل کاهش تعداد سرانه، منطقی سازی انجام فرآیندها، مدل های جدید عملیاتی، طراحی مجدد فرآیندها و افزایش سرمایهپذاری در فناوری است. با استفاده از حداقل یکی از این اهرمها بانکها میتوانند به کارایی و درآمد لازم دست پیدا کنند.
تحقیقات برینگپوینت[۱] نشان داده است یکی از بهترین راهکارها که نسبت هزینه به درآمد بانکها را بهبود میبخشد، سرمایهگذاری قابل توجه در فناوریهای مناسب است. به عنوان مثال با توجه به آمارهای منتشر شده توسط برینگپوینت در سال 2019، بانکهای با عملکرد ضعیف که 65 درصد از کل بانکها را تشکیل می دهند، به خاطر سرمایهگذاری کمی که در فناوری اطلاعات کردهاند، میزان درآمد آنها از سال 2013 تا 2018، 5.1 درصد کاهش یافته است و بانکهای با بهترین عملکرد یعنی 35 درصد کل بانکها، با توجه به سرمایهگذاری بیشتر در فناوری اطلاعات درآمدشان در طی این سالها 14.7 درصد افزایش پیدا کرده است.
طبق گزارشات بانک مرکزی اروپا، بانکهای با بهترین عملکرد از سال 2009 تا کنون به منظور افزایش بهرهوری در فرآیندها میزان سرمایهگذاری خود را در فناوریهای جدید تقریبا 60 درصد افزایش دادهاند.
روند دیجیتالیسازی در صنعت بانکداری
براساس تحقیقات برینگپوینت بانکهای ایرلندی توانستهاند با استفاده از مراکز تماس دیجیتالی و رسانههای اجتماعی مشتری مدارتر شوند. این بانکها همچنین رشد چشمگیری در بازاریابی دیجیتالی و افزایش عملکرد رابطهای تلفن همراه و وبسایتها داشتهاند. این تحقیقات نشان داده است که به طور کل بخش خدمات مالی تحول سریع و پیشروندهتری نسبت به سایر بخشها از لحاظ دیجیتالی شدن داشتهاست. شرکتهای خدمات مالی درک بالایی از تاثیر و مزایای دیجیتالیسازی دارند و همین مسئله سبب پیشرفت بیشتر آنها در مقایسه با سایر صنایع میشود.
بیماری همهگیر کووید 19 به دلیل اینکه باعث ایجاد دسترسیهای فیزیکی محدودتری به فعالیتهای بانکداری شدهاست، فرآیند دیجیتالی شدن را تسریع کرده است. در واقع گزینه بانکداری آنلاین اهمیت بیشتری پیدا کرده و به بخش بانکی این فرصت را داده است تا خدمات آنلاین خود را توسعه ، هزینه ها را کاهش و تجربه مشتری ها را افزایش دهد.از آنجایی که در این شرایط همه گیر کار در منزل به یک امری عادی تبدیل خواهد شد، بانکها باید از طریق سرمایهگذاری در فناوریهای مناسب، کارایی و بهرهوری را افزایش دهند. از مهمترین این سرمایهگذاریها، سرمایهگذاری در فناوریهایی مانند هوش مصنوعی است.
میزان تاثیر فناوری بر ایجاد یک سیستم بانکی کارآمد
طبق اطلاعات بزینساینسایدراینتلیجنس[۲] 39 درصد از مدیران بانکی میگویند بیشترین تاثیر فناوری بر روی کاهش هزینههای آنها بوده است و تنها 24 درصد از آنها معتقدند که این امر سبب بهبود تجربه مشتریان شده است. مهمترین فناوریهای نوظهور که باعث افزایش کارایی و کاهش هزینهها میشود شامل موارد زیر است:
1. نرمافزار ابر[۳] در سرویس دهی
مهمترین مزایای این فناوری هزینههای پایین زیرساختی، مقیاس پذیری، انعطاف پذیری و امنیت بالا است. اما آنچه که باید در مورد این فناوری درنظر گرفته شود، مدیریت انطباق این نرم افزار با دستورالعمل های EBA (الگوریتم رمزنگاری با هدف افزایش محرمانگی دادها و جلوگیری از نفوذ هکرها) است.
2-سیستم تجزیه و تحلیل پیشرفته
مهمترین مزایای این فناوری تحقق سریع اهداف با استفاده از ابزارهای مناسب در یک محیط فعال میباشد. اما مسئله کیفیت دادهها که همچنان به عنوان یک چالش اساسی شناخته میشود نیز باید در نظر گرفته و بررسی شود. همچنین در سیستم تجزیه و تحلیل پیشرفته باید از روشهای ابتکاری مورد نیاز در جهت ایجاد تغییرات موثر و تولید ارزش استفاده شود.
3-اتوماسیون فرآیند رباتیک
از مهمترین مزایای این فناوری این است که از ابزار اسکریپت نویسی برای خودکارسازی وظایفی که به صورت دستی و تکراری انجام می شود استفاده میشود. اما این فناوری مدت کمی است که اختراع شده است و در برخی حالتهای استقرار منافع محدودی دارد.
4-هوش مصنوعی
مهمترین مزایای این فناوری این است که در فرآیندهای مبارزه با پولشویی به تشخیص جرایم کمک کرده و سبب افزایش کارایی می شود. این فناوری در صورت طراحی مناسب می تواند تجربه مشتری را افزایش دهد. آنچه که در این فناوری باید مد نظر قرار گیرد استفاده اخلاقی و مناسب از داده ها است.
5-فناوری کم کد[۴]
پلتفرم توسعه کم کد نرم افزاری است که یک محیط در اختیار برنامه نویسها قرار میدهد تا بتوانند نرمافزارهای برنامهنویسی کاربردی را از طریق رابطهای کاربری گرافیکی و پیکربندی کردن توسعه دهند. از مهمترین مزایای این فناوری این است که یک راه حل سریع و کمهزینه برای اعتبار سنجی و تلفیق و تبدیل دادههایی که از چندین منبع هستند ارائه می دهد. البته مزایای کامل این فناوری هنوز محقق نشده است.
به طور خلاصه باید گفت که هیچ تضمین صددرصدی مبنی بر این که پیادهسازی فناوری به تنهایی هزینهها را کاهش دهد وجود ندارد. فاکتورهای زیادی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود از اولویت بندی برنامههای استراتژیک و مدل های عملیاتی بانکها در آینده گرفته تا نحوه ساختار و معماری فناوریهای موجود در زمان حال.
توانایی درک و استفاده از فناوریهای جدید در آینده بسیار اهمیت دارد. در واقع افزایش استفاده از فناوریها باید به عنوان ابزاری برای دستیابی به یک تجارت بانکی کارآمد در نظر گرفته شود. این فناوریها باید در جهت کاهش هزینه و افزایش کارایی، برونسپاری توابع غیر استراتژیک، انجام یا تجدیدنظر در خریدهای استراتژیک و واگذاری بخشهای با عملکرد کم باشند.