تلاش ما این است که در این نوشتار نشان دهیم که چطور فضای مجازی میتواند به تشدید بیاخلاقی کمک کند و یا دستکم زمینهای برای بروز آن فراهم آورد. برای توضیح این مطلب، نخست در بخش مقدمه به این موضوع پرداختهایم که چطور دنیای جدید، دادهها را به ابزاری قدرتمند بدل میکند که میتوانند بر ساختار و نیروهای قدرت موجود، اثرگذار باشند و فضای مجازی جولانگاه داد و ستد این دادهها قرار میگیرد. در این میان با این پرسش روبرو هستیم که آیا برای هر چه مفیدتر کردن این فضا و استفادهی درست از کلاندادهها، نیاز به قواعدی برای هنجارگذاری در خصوص نحوهی تعامل در این فضا نداریم؟ این پرسش محوری ما را به بحث از نسبت فضای مجازی و اخلاق میکشاند. نسبتی که میکوشیم در بخش «معانی اخلاق» با برشمردن معناهای مختلف برای اخلاق آن را ارزیابی کنیم. از این معانی مختلف به معنایی سنتی از اخلاق به عنوان اُتُس، نظریهی حس اخلاقی و رویکرد وظیفهگرایانه پرداختهایم. تحلیل ما این نتیجه را رقم زد که دو معنای نخست گرهای از دشواری نسبت اخلاق و فضای مجازی نخواهند گشود و معنای سوم ما را با مسئلهی تزاحم بین تکالیف اخلاقی – که در ادامه به آن پرداختهایم- روبرو میکند. به این ترتیب به سمت این نگاه پیش میرویم که با وجود گسترهی وسیع اخلاق و دشواریهای پیشرو در قضاوت اخلاقی، «حکمت عملی» ما را ملزم میکند که راهی برای مواجهه با تزاحمات اخلاقی جویا شویم. راهحلی که در بخش پایانی آن را به طریق سلبی شناسایی و بررسی کردهایم؛ به این صورت که به این امر مهم پرداختهایم که فضای مجازی به دلیل فقدان چه مواردی میتواند چنین گستره و امکانی برای بیاخلاقی فراهم آورد، پرسشی که با ارجاع به رابطهی «نگاه» و «شرم» و نیز با ارجاع به «شخصیتزدایی» از افراد به عنوان مؤلفههای مرتبط با فضای مجازی به آن پاسخ گفتهایم. جدی گرفتن این رویکرد ما را با مفاهیم و ابعاد جدیدی از مفهوم «آزادی» نیز آشنا میکند و میتواند سبب توجه به ویژگیهایی باشد که همگی موجب میشوند بیاخلاقی در فضای عمدتا مکتوب مجازی آسانتر از فضای شفاهی حضوری باشد.