نوع خاصی از اطلاعات گمراهکننده پیرامون انتخابات، مربوط به تحریف یا دستکاری دادههای نظرسنجی است. در شدیدترین نمونهها، نظرسنجی حتی انجام هم نمیشود و دادههای آن سرهمبندی میشوند. مثلاً در مکزیک نظرسنجی ساختگی پدیدهای رایج و گسترده شده است و متأسفانه رسانهها غالباً «نتایج» این نظرسنجیها را بدون هیچگونه تردیدی منتشر میکنند. در موارد دیگر، گرچه نظرسنجی انجام میشود اما آشکارا جهتگیری دارد. برای مثال در ایالاتمتحده مؤسسه نظرسنجی راسموسن[۱] صراحتاً حامی سیاستمداران جمهوریخواه است و همواره دادههای نظرسنجیاش در مقایسه با سایر مؤسسات، بیشتر در تأیید ترامپ بوده است.
در برخی کشورها همه مؤسسات اصلی نظرسنجی متأثر از انگیزههای جانبدارانه هستند که در این میان میتوان به گرجستان در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال 2018 اشاره کرد. در یک نظرسنجی، کمی پیش از انتخابات، آرای باکرادزه[۲] 30 درصد و در یک نظرسنجی دیگر تنها 2 درصد بود؛ این درحالیست که نهایتاً 11 درصد از آرای نهایی را بهدست آورد.
بیشتر مواقع دادههای گمراهکننده ناشی از نظرسنجی بهمنظور تغییر ادراکها نسبت به نتایج آرا است. بهعنوان مثال، «نتایج» یک نظرسنجی جعلی که درست پس از مناظره تلویزیونی در انتخابات 2000 مکزیک منتشر شد، هدفش این بود که نشان دهد فاکس (یکی از نامزدها) از همه جلوتر است. همچنین نامزدها میتوانند با توسل به نظرسنجیهای جعلی، حتی اگه شکست خورده باشند ادعای پیروزی کنند.
برای مواجهه با نظرسنجیهای جعلی اقداماتی باید صورت بگیرد. بایستی ظرفیت و شهرت مؤسسات نظرسنجی حرفهای را تقویت نمود. در بسیاری از کشورها انتشار دادههای نظرسنجی در چند روز منتهی به انتخابات ممنوع است تا رفتار رأیدهندگان تحتتأثیر قرار نگیرد.
در دهههای اخیر نظارت بر انتخابات، مثلاً ازسوی ناظران بینالمللی، بدل به یک هنجار و رویه نسبتاً جهانی شده است. در واقع این هنجار آنقدر قدرت یافته است که حتی در کشورهای با دولتهای اقتدارگرا که توجهی به انتخابات رقابتی و منصفانه ندارند نیز عمومیت دارد.