فضای مجازی را میتوان یک سیستم اجتماعی-تکنیکی کلان در نظر گرفت. سیستمهای اجتماعی-تکنیکی مجموعهای از عناصر تکنیکی، انسانی و اجتماعی هستند که در تعامل با یکدیگر، هدفی را محقق میکنند. گروههای اجتماعی دخیل در این سیستمها ارزشهای مرجح و منافع/علائق متفاوتی دارند. سیاستگذاران سعی میکنند فاصلههای میان وضعیت کنونی این سیستمها و وضعیت مطلوب را شناسایی کنند و با انجام مداخلاتی در این سیستم ها، آنها را به وضعیت مطلوب نزدیک سازند. این مداخلات در اکثر موارد همه گروهها را به ارزشها و منافع مرجح شان نزدیک نمیکنند. به عبارت دیگر، مداخلات نوعاً وضعیتهای تزاحم ارزشها یا تعارض منافع پدید میآورند یا چنین وضعیتهایی را برجسته میسازند. بنابراین، هر مداحله سیاستی برای موفقیت در عرضه اجرا، به اقداماتی برای اقناع گروههایی که ارزشها یا مناقع آنها فدا میشوند و نیز به اقداماتی جبرانی برای ان گروهها نیازمند است.
پرسشی که در این میان اهمیت دارد این است که سیاستگذاران چه شواهدی در این خصوص در دست دارند که مداخلات سیاستی آنها کارآمد است و عملکرد سیستمی را که سیاست بر آن اعمال میشود، بهبود میبخشد. در این مقاله، پس از معرفی دقیقتر مفهوم سیستمهای اجتماعی-تکنیکی و مروری بر ایده سیاستگذاری مبتنی بر شواهد، الگویی را برای سیاستگذاری مبتنی بر شواهد با استفاده از تحلیل سیستمهای اجتماعی-تکنیکی ارائه میکنیم. مراحلی که در این الگو معرفی میشوند، عبارتاند از صورتبندی مسئله، شناسایی راهحل ها، ارزیابی مقایسهای راهحلها و انتخاب راهحل برتر، تدوین شیوه اجرایی، اجر در مقیاس پایلوت، ارزیابی و اصلاح راهحل و نهایتاً اجرا در مقیاس بزرگ و ارزیابی مداوم.