برای بسیاری از مردم نرمافزار «چتجیپیتی[۱]» بیش از این که یک ابزار باشد، یک وسیله بازی و سرگرمی است. شما میتوانید از آن سؤالات احمقانه بپرسید، اما برای نوشتن یادداشتهای کاری با کیفیت بالا یا انشاهای مدرسه به اندازه کافی قوی نیست. با این حال، افرادی که در پشتصحنهٔ برنامههای هوش مصنوعی هستند، معتقدند این سیستمها روزی به بخشی جدانشدنی از زندگی ما تبدیل خواهند شد و به ما در کارهای روزمره کمک خواهند کرد.
شاید بپرسید چگونه؟ برخی از انواع هوش مصنوعی طلیعه این واقعیت خواهند بود، نه به این دلیل که در آینده کامل خواهند شد یا اینکه هوشی در سطح انسانی را به نمایش خواهند گذاشت. در حقیقت آنها یک کار را بهتر از آنچه اکنون مردم میتوانند، انجام خواهند داد. ما هنوز نمیدانیم آن کار یا هوش مصنوعی چه خواهد بود. شاید کاری باشد که کم اهمیت به نظر میرسد؛ اما با این وجود زمانبر است، مانند نوشتن پاسخ یک ایمیل یا سازماندهی یک برنامه؛ یا اینکه میتواند کاری بزرگتر باشد، مانند رانندگی. در هر صورت، این تغییر به اندازهای کافی خواهد بود تا عموم مردم را وادار به استفاده از آن کند.
دوربینهای تلفنهای همراه یک مثال مفید هستند. آنها معمولاً عکسهای کمکیفیتتری نسبت به دوربینهای تخصصی میگیرند. اما اکثر مردم آنها را پذیرفتهاند؛ زیرا کاربرد آنها بسیار راحت بوده و در دستگاههایی تعبیه شدهاند که اکثر ما همه جا با خود به همراه داریم. این قبیل سودمندیها برای هوش مصنوعی بسیار کمتر از آن اندازهای است که برای ایجاد نوعی هوش مصنوعیِ همهچیزدان و همه کاره در داستانهای علمی تخیلی به تصویر کشیده شده است.
همچنین، پذیرش گسترده هوش مصنوعی در بین مردم میتواند باعث پیشرفت سریع آن شود. این تکنولوژی براساس دادهها ساخته شده است. و هرچه افراد بیشتری از هوش مصنوعی استفاده کنند، توسعهدهندگان میتوانند دادههای بیشتری را برای تطبیق برنامههای خود جمعآوری کنند. این یادداشت به این سوال پاسخ میدهد که چگونه میتوان طلیعه این افقِ آینده را رقم زد.
بهتر، اما نه بیعیبونقص
برای توصیف چگونگی پیشرفت تکنولوژی، راه مختصر و مفیدی وجود دارد: «[نیازی نیست که] کامل و بیعیبنقص باشد؛ بلکه [صرفاً] همواره باید بهتر از قبل شود».
یک مثال مناسب هوش مصنوعیای است که توانایی کدنویسی دارد. آنطور که همکارانم فرانچسکا پاریس[۲] و لری بیوکانان[۳] [در جای دیگری] توضیح دادهاند، [امروزه] افرادی از اینگونه رباتها برای تولید بازیهای کامپیوتریِ تمامعیار استفاده میکنند که هیچ مهارتی در کدنویسی ندارند. البته برخی از برنامهنویسان حرفهای نیز از هوش مصنوعی به عنوان مکمل کار خود بهره میبرند.
تکنولوژی فعلی کامل نیست؛ امکان خطا دارد، و [روز به روز] با دستورکارها یا برنامههای پیچیدهتری مواجه میشود. اما همین امر در مورد کدنویسان انسانی نیز صادق است. هلن تونر[۴] – یکی از مدیران در مرکز امنیت و تکنولوژیهای نوظهور دانشگاه جورج تاون – میگوید: «انسانها در بسیاری از وظایفی که انجام میدهند کامل و بی عیب نیستند».
با این استاندارد، رباتهای کدنویسی برای جایگزینی کارهای موجود، لازم نیست بدون نقص باشند. آنها فقط باید باعث صرفهجویی در زمان شوند. در این صورت است که یک متخصص کدنویس میتواند از این زمان اضافی برای بهبود کار هوش مصنوعی، انجام طوفان ذهنی [برای تولید] ایدههای دیگر در برنامهها، یا به طور کلی انجام کار دیگری استفاده کند.
پیامدهای ناخواسته
محصولات هوش مصنوعی همیشه کامل و مطلوب نخواهند بود. با استفاده از دوربینهای تلفن همراه، مردم کیفیت عکس را فدای راحتی میکنند. تعامل با هوش مصنوعی ممکن است پیامدهای ناخواسته بیشتری داشته باشد.
یک هوش مصنوعی را در نظر بگیرید که میتواند خوب بنویسد. در ابتدا، ممکن است کیفیت نوشتار از آنچه خودتان انجام میدهید، پایینتر بیاید. با این حال هنوز هم مانند یک هوش مصنوعی کدنویس، میتواند زمانی را در اختیار شما قرار دهد که از آن برای واضحتر کردن متن پیشنویس، تمرکز بر تحقیق یا تکمیل یک کار متفاوت استفاده کنید.
همچنین ممکن است این ربات به برخی از ویژگیهایی که انسانها برای آنها ارزش قائلند اهمیتی ندهد. شاید دروغهایی را که برخی از نویسندگان تا قبل از انتشار آنلاین مطلب نمیفهمند، آشکار کند. یا بازیگران بد بتوانند هوش مصنوعی را به طور موثرتری به منظور ایجاد و پخش اطلاعات نادرست که به خوبی نگارش یافتهاند مورد استفاده قرار دهند.
به عبارت دیگر آنچه هوش مصنوعی انجام میدهد ممکن است در هماهنگی با اهداف سازندگان یا کاربران خود دچار شکست شود. کاتیا گریس[۵] – پژوهشگر امنیت هوش مصنوعی – میگوید: «هوش مصنوعی یک تکنولوژی بسیار عمومی است که قرار است برای کارهای زیادی مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین پیشبینی تمامی روشهایی که ممکن است هوش مصنوعی در جهت منفی به کار گرفته شود، بسیار مشکل خواهد بود».
در اینجا یک مثال واقعی وجود دارد: تد رال[۶] – کاریکاتوریست سیاسی – اخیراً از چتجیپیتی خواسته است تا رابطه خود را با کاریکاتوریست دیگری به نام اسکات استانتیس[۷] توضیح دهد. این هوش مصنوعی به اشتباه نشان داد که استانیس در سال ۲۰۰۲ رال را به سرقت ادبی متهم کرده و هر دوی آنها با هم دشمنی علنی داشتهاند. در حالیکه هیچ کدام از این موارد اتفاق نیفتاده بود.
اما تکنولوژیهای هوش مصنوعی فعلی زمانیکه درباره مردم یا حوادث واقعی مورد پرسش قرار میگیرند، به طور مکرر این نوع داستانها – آنچه که کارشناسان توهمات مینامند – را سر هم میکنند. کارشناسان مطمئن نیستند که چرا هوش مصنوعی چنین کاری میکند. یک توضیح بالقوه این است که این سیستمها در درجه اول به گونهای برنامهریزی شدهاند که نوشتههای محاورهای و قانعکننده ارائه کنند، نه اینکه واقعیت را از داستانهای تخیلی متمایز کنند. نظر به جایگزینی هوش مصنوعی به جای امور انسانی یا تکنولوژیک فعلی (مانند موتورهای جستجو)، این دروغها میتواند افراد بیشتری را گمراه کند.
رشد تصاعدی هوش مصنوعی
هوش مصنوعی با سرعت بسیار زیادی در حال توسعه است. قدرت محاسباتی پشتیبان این تکنولوژی برای چندین دهه به طور تصاعدی افزایش یافته است و کارشناسان انتظار دارند که این روند همچنان ادامه داشته باشد. به همان اندازهای که «جیپیتی–4» فوق العاده است، ما به طور قابل قبولی میتوانیم به برنامههای هوش مصنوعی به مراتب قدرتمندتری در دوره زمانی چند ساله دست یابیم.
سرعت توسعه این تکنولوژیها به قدری زیاد است که قانونگذاران و سایر دستگاههای تنظیمگر قادر به سازگار کردن خود با آن نیستند. اخیراً بیش از ۱۰۰۰ تن از رهبران و پژوهشگران عرصه تکنولوژی خواستار ایجاد وقفه در توسعه تکنولوژی هوش مصنوعی به منظور فراهم کردن استانداردهای امنیتی شدهاند؛ اما هیچ نشانهای از توجه به این درخواستها دیده نمیشود. در عوض شرکتهای تکنولوژی مانند گوگل و مایکروسافت در برابر مخالفتهای داخلی علیه انتشار برنامههای هوش مصنوعی خود مقاومت کردهاند و در سریعترین زمان ممکن آنها را برای عموم عرضه کردهاند.